loading...
یک فنجان لبخند
محمد مهدی بازدید : 556 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (6)

لطفا با لبخند وارد شوید 

 

به دلیل اپدیت بودن سایت و برای بازدید از مطالب بیشتر میتونید به صفحات دیگر سایت مراجعه کنید

با تشکر

 

 

 

 

 

 

با ارزوی لبخند بیشتر

 

 

 

محمد مهدی بازدید : 420 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

تابلو هلال احمر رو به غضنفر نشون میدن

میگن معنی این تو جاده چیه؟

میگه به ماه مبارک رمضان نزدیک میشوی !

.

.

آخرین خبر:

به دلیل استقبال بی نظیر شما مسلمانان عزیز

زمان اذان مغرب یک ساعت تمدید شد!

.

.

ای کسانیکه روزه نمیگیرید… حداقل افطار کنید…!

چون از قدیم گویند کار را آن کرد که تمام کرد!

.

.

هرچند که روزه است حاجی رمضان

تا خرخره می خورد حقوق دگران

یک ذره غبار اگر رود توی گلوش

از بابت روزه می شود دل نگران 

محمد مهدی بازدید : 424 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (2)

از دست این مورچه ها یه دقیقه موبایلمو نمیتونم بزارم زمین

همش فکر میکنن سیب گاز زدس جمع میشن دورش

الان گرفتین آیفون دارم یا بیشتر توضیح بدم؟

.

.

دخترای عزیز وقتشه به حقیقی خیانت کنین

بازگشت همه به سوی احسان علیخانی ست

.

.

سر جلسه امتحان مدادم تنها کسی است که از مغزش استفاده میکند!:)

.

.

هیچ هیولایی ترسناکتر از آدمی نیست

که کمین کرده اشتباه کنی و بپره بگه دیدی گفتم!

.

.

سلامتی پو که بهمون فهموند اصلا پدر مادرای خوبی نیستیم

سنش داره ۳ رقمی میشه

اما یه غذا خوردن و دوش گرفتن نتونستیم یادش بدیم :))

محمد مهدی بازدید : 459 پنجشنبه 12 تیر 1393 نظرات (0)

تا چند روز پیش فک میکردم مخاطب خاصم فقط تَک پرِ خودمه

ولی یه روز که یواشکی تعقیبش کردم دیدم منم یکی از اون 11تام

.

.

اي خدا...

دخترها لاغر شن ميگن شده مثل باربي

پسرا كه لاغر شن ميگن معتاد شده!

.

.

آدم بايد روزي ۸ ساعت بخوابه

نه برا سلامتي خودش!

واسه سلامتي باطري گوشيش :|

.

.

مورچه ای را دیدم

با این کوچکی اش باری را میبرد از خود بزرگتر . . .

منم اصن حال و حوصله ی لوس بازی و متحول شدنُ نداشتم

کشتمش |:

همینم مونده از مورچه پند بگیرم

.

.

میگم این تیم های جام جهانی شانس آوردن برزیل دیروز به شیلی نباخت ...

اگه می باخت میگفت : جم کنید بابا برید کشور خودتون بازی کنید :)))

محمد مهدی بازدید : 463 جمعه 22 فروردین 1393 نظرات (0)


دختر شاکی وارد مغازه شد، لپتاپش رو کوبید روی میز و به فروشنده گفت: لپتاپتون خرابه، من این رو نمی خواهم.

فروشنده: چرا؟

دختر: من نمی تونم اطلاعات لپتاپ قدیمیم رو روی این بریزم!

فروشنده: خانم! امکان نداره، می شه لطفا این کار رو جلوی من انجام بدین؟

دختره لپتاپش رو روشن کرد، یه ماوس هم از کیفش درآورد. روی فایل مورد نظر با ماوس راست کلیک کرد و Cut رو انتخاب کرد. ماوس رو از اون لپتاپ جدا کرد و با دقت به لپتاپ جدید وصل کرد. دوباره راست کلیک کرد و از اون جا Paste رو زد! 

محمد مهدی بازدید : 413 پنجشنبه 21 فروردین 1393 نظرات (1)

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﻴﻞ ﮔﻴﺘﺲ ۵ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺑﻪ
ﭘﯿﺶ ﺧﺪﻣﺖ ﺩﺍﺩ ﭘﻴﺸﺨﺪﻣﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ.

ﺑﻴﻞ ﮔﻴﺘﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﭘﻴﺸﺨﺪﻣﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺳﻮﺍﻝ
ﮐﺮﺩ : " ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ !.؟ "

ﭘﻴﺸﺨﺪﻣﺖ : ﻣﻦ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻡ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺰ
ﮐﻨﺎﺭﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻤﺎ ۵۰ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ
ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻭ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﻭﯼ
ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻓﻘﻂ ۵ﺩﻻﺭ ﺍﻧﻌﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ !

...ﮔﻴﺘﺲ ﺧﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﯼ ﮔﻔﺖ :
" ﺍﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻭ ﻣﻦ ﭘﺴﺮ ﻳﮏ
ﻧﺠﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﻡ "

ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ . ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ
ﻣﻌﻠﻢ ﺗﻮﺳﺖ

محمد مهدی بازدید : 408 پنجشنبه 21 فروردین 1393 نظرات (2)

بابام داشت با عصبانیت نصیحتم می کرد منم داشتم چایی میخوردم

یه دفعه گفت تو چیکاره ای ؟ 

منم با جدیت تمام چاییو بهش نشون دادم گفت : من یک کاپیتان هستم

هیچی دیگه 4 روزه به لطف مادرم تو راهرو میخوابم 

محمد مهدی بازدید : 234 چهارشنبه 20 فروردین 1393 نظرات (0)

پسر کوچکی وارد مغازه ای شد ، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد 

 بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره .

 مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد !

پسرک پرسید : خانم ، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید ؟

زن پاسخ داد : کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد !

پسرک گفت: خانم ، من این کار را با نصف قیمتی که او می دهد انجام خواهم داد !

زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است . . .

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد : خانم ، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم !
 در این صورت شما در یکشنبه زیبا ترین چمن را در کل شهر خواهید داشت ! مجددا زن پاسخش منفی بود !

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت ، گوشی را گذاشت .

مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت :
 پسر . . . از رفتارت خوشم آمد ؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم !

پسر جوان جواب داد : نه ممنون ، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم .

 من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند . . .

تعداد صفحات : 12

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما انجمن یک فنجان لبخند فعال شود؟
    قرعه کشی وبسایت

    قرعه کشی سایت




    برای شرکت در قرعه کشی فقط کافیست در خبرنامه سایت عضو شوید


    مدیریت وبلاگ

    آمار سایت
  • کل مطالب : 119
  • کل نظرات : 44
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 28
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 59
  • بازدید ماه : 1,969
  • بازدید سال : 9,345
  • بازدید کلی : 69,219
  • کدهای اختصاصی

    پشتیبانی